سواد رسانه‌ای در خانواده های ایرانی به ویژه در میان نوجوانان کشور ما با چالش زیاد مواجه است

ساخت وبلاگ

سواد رسانه ای

چالش های مناظره درباره سواد رسانه ای؟!

شبکه‌های اجتماعی می‌توانند سودمند باشند یا وقت را هدر می‌دهند.؟

آیا رسانه می تواند مثل سم باشد ؟ و اینکه رسانه ها می کشند ؟

نقش رسانه در خانواده ایرانی چیست ؟

اسارت نوجوانان ما در شبکه های اجتماعی آری یا نه ؟

نقش رسانه های اجتماعی در ایران نقاط ضعف و قوت ؟

کار کردن بیش از اندازه با شبکه‌های اجتماعی زمینه‌ساز بروز اختلالات روانی می‌شود؟

شبکه‌های اجتماعی می‌توانند زمینه‌ساز بی‌خوابی و اختلال خواب شوند.

شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به حریم خصوصی افراد آسیب بزند و باعث عدم امنیت می‌شود؟

اثرات منفی شبکه‌های اجتماعی چیست و چگونه از آن‌ها جلوگیری کنیم.

شبکه‌های اجتماعی به روابط میان‌فردی، خانوادگی و اجتماعی آسیب می‌زنند؟!

برخی از کسانی که بیش از اندازه از این شبکه‌ی اجتماعی بهره‌ برداری می‌کنند بر این باورند که از سوی دیگران زیر نظر گرفته می‌شوند و احساس امنیت نمی‌کنند به یاد بسپاریم این ما هستیم که به دیگران اجازه می‌دهیم به چه داده‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی ما دسترسی داشته باشند. پس هنگام کار کردن با شبکه‌های اجتماعی پیش از انجام هر کاری درباره‌ی پیامدهای آن بیاندیشید.

مهارت‌های اولیه برای سواد رسانه ای

مرحله اول

افزایش آگاهی از رژیم رسانه‌ ای، در این بخش باید به صورت انتخابی برنامه ریزی داشته باشیم و زمان خاصی را برای اختصاص دادن به تلوزیون، فیلم، بازی های الکترونیکی اینترنت و رسانه‌ های چاپی، برای خود و خانواده خود در نظر بگیریم.

مرحله دوم

آموختن انواع مهارت‌های تفکر انتقادی و چند بعدی، در این مرحله باید بیاموزیم چه طور تجزیه و تحلیل فعالانه داشته‌باشیم. ما باید به این موضوع فکر‌کنیم که چه چیزی در متن پیام نهفته است؟ ساختار پیام چگونه ایجاد شده ؟ احتمال حذف شدن چه مواردی در آن وجود دارد؟

مرحله سوم

در این بخش باید بسیار عمیق فراتر از واضحات تفکر کنیم. یکی از قدم‌های بسیار مهم در سواد رسانه، قدرت تحلیل و تجزیه پیام‌هایی است که در عطف پیام نهان شده است. باید بررسی کنیم که چه کسی این پیام را در رسانه منتشر کرده است؟ هدف از انتشار پیام از رسانه چیست؟ چه فرد یا افرادی می توانند ذی‌نفع باشند؟ در این نوع رسانه چه کسی تصمیم گیرنده است؟ هدف این رسانه حمایت از کدام گروه، حذب یا سیاست است؟ رقبای این رسانه چگونه خبر را منتشر می‌کنند؟

تحلیل سواد رسانه ای در جامعه

افزایش قدرت تحلیل ما باعث می‌شود بتوانیم اخبار واقعی و فیک را تشخیص دهیم و نه تنها از انتشار آنها جلوگیری کنیم، بلکه در تشخیص درست و به موقع انواع رسانه هم تاثیر زیادی داشته باشیم. خانواده‌ای که دارای سواد رسانه بالایی است می‌تواند خانواده‌ی خود را از مضرات و مشکلات رسانه‌های مخرب مصون سازد و قدرت تحلیل درست را به اعضای خانواده منتقل کند.

آموزش سواد رسانه، باید ابتدا از خانواده شروع شود و به مرور در سطوح مختلف جامعه رواج یابد. در این راه مسولیت افراد صاحب نظر، اساتید، پژوهشگران و اندیشمندان در حوزه‌ی رسانه به شدت اهمیت دارد. این افراد به کمک استراتژیت های اجتماعی می‌توانند در اعتلای سطح فرهنگ و سواد رسانه در جامعه بهترین نقش را ایفا کنند. اگر دانش و سواد رسانه در جامعه تزریق نشود، با توجه به سرعت انتقال اطلاعات در جهان افسار ذهن مردم از دست متفکران جامعه خارج شده و به دست افراد سودجو و دون پایه می‌افتد.

این افراد می‌توانند به راحتی با کمترین هزینه، هذیان های غیر واقعی و بی ارزش را به متن جامعه وارد کنند و صدمات جبران ناپذیری به باورهای مردم و در سطح کلان به کشور ها وارد کنند.

این یک دروغ نیست. کار کردن بیش از اندازه با شبکه‌های اجتماعی احتمال بروز اختلال روانی مانند افسردگی و بادی دیسمورفیک را افزایش می‌دهد. کسانی که بیش از اندازه با شبکه‌های اجتماعی درگیر هستند به مقایسه‌ی خود با دیگران می‌پردازند. پیش‌تر توضیح دادم که چگونه اینستاگرام می‌تواند زمینه‌ساز بروز اختلال بادی دیسمورفیک یا خود زشت‌پنداری شود. شبکه‌های اجتماعی می‌توانند زمینه‌ساز بروز افسردگی نیز شوند. هنگام کار کردن با شبکه‌های اجتماعی، از مقایسه‌ی نابه‌جای خود با دیگران پرهیز کنید. بسیاری از چیزهایی که در شبکه‌های اجتماعی از سوی دیگران می‌بینید ساختگی و دروغ است و همه‌ی افراد درباره‌ی زندگیشان راستگو نیستند. برای بار چندم از شما می‌خواهم زمان کار کردن خود در شبکه‌های اجتماعی را محدود و مدیریت کنید تا سلامت روان خود را به خطر نیاندازید. اگر احساس می‌کنید شبکه‌های اجتماعی روی شما اثر بدی گذاشته است می‌توانید از یک روان‌شناس آگاه کمک بگیرید.

شبکه‌های اجتماعی می‌توانند سودمند باشند؟

در این نوشته تلاش کردم زیان‌ها و خطراتی که کار با شبکه‌های اجتماعی می‌تواند برای هر فردی داشته باشد را بنویسم. زیان‌ها و خطراتی که گفته شد را به سادگی می‌توان برطرف کرد. مهم‌ترین چیزی که سفارش می‌کنم این است که در کار با شبکه‌های اجتماعی مدیریت زمان داشته باشید و نگذارید شبکه‌های اجتماعی شما را اسیر و زندانی خود کنند. اگر بتوانیم از زیان‌های شبکه‌های اجتماعی جلوگیری کنیم می‌توانیم از سودهای فراوان آن‌ها بهره‌مند شویم.

اثرات منفی شبکه‌های اجتماعی چیست و چگونه از آن‌ها جلوگیری کنیم؟

آیا شبکه‌های اجتماعی انسان‌ها را به هم نزدیک‌تر کرده‌اند؟ اثرات منفی شبکه‌های اجتماعی چیست و چگونه از آن‌ها جلوگیری کنیم؟ آیا شبکه‌های اجتماعی سودمند هستند؟ آیا شبکه‌های اجتماعی به روابط انسانی لطمه می‌زنند و زیان‌بارند؟ این پرسش‌ها و پرسش‌هایی مانند این، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، انسان‌شناسان و فلاسفه را درگیر خود کرده‌اند تا پاسخی درست برای آن بیابند. شبکه‌های اجتماعی یا جامعه‌های مجازی، نمایان‌گر بخشی از زندگی انسان امروزیست. در گذشته هنگامی که چیزی به نام اینترنت در جهان نبود؛ ارتباط میان انسان‌ها به روابط خانوادگی و دوستانه محدود می‌شد و انسان‌ها توانایی برقراری ارتباط با مردم دیگر بخش‌های جهان را نداشتند. آگاهی انسان‌ها از دیگر بخش‌های جهان و زندگی مردم نیز از روزنامه‌ها و تلویزیون فراهم می‌شد.

با پدید آمدن اینترنت و شبکه‌های اجتماعی روابط انسانی و اجتماعی دگرگون شد. انسان‌‌ها توانستند با مردم سراسر جهان در تماس باشند و از زندگی، فرهنگ و جهان‌بینی هم‌دیگر آگاه شوند. شبکه‌های اجتماعی زمینه‌ساز تبادل فرهنگی اجتماعی شد و سودهای فراوانی را به همراه داشت که هیچ کس نمی‌تواند آن‌ها را انکار کند. از سوی دیگر شبکه‌های اجتماعی زیان‌هایی نیز به همراه داشته است. برخی از مردم چنان سرگرم کار با شبکه‌های اجتماعی شده‌اند که ارتباطشان با انسان‌هایی که پیرامونشان هستند بسیار کم، یا به طور کلی قطع شده است. در این نوشته با برخی از زیان‌های شبکه‌های اجتماعی آشنا خواهید شد. این زیان‌ها هنگامی پدید می‌آیند که کسی بیش از اندازه خود را با شبکه‌های اجتماعی سرگرم کند.

یکی از چیزهایی که در هنگام کار با شبکه‌های اجتماعی ارزش و اهمیت فراوان دارد زمان است. در هنگام کار با شبکه‌های اجتماعی مدیریت زمان اهمیت دارد. کسانی که نمی‌توانند مدیریت زمان درستی داشته باشند بیش از اندازه وقت خود را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند. اگر نتوانیم مدیریت زمان داشته باشیم و وقت خودمان را در شبکه‌های اجتماعی هدر دهیم از انجام کارهای روزانه باز می‌مانیم. پیش‌تر در نوشته‌ای گفتم که چگونه می‌توانیم زمان کار کردنمان در توییتر را مدیریت کنیم. این نوشته می‌تواند راهنمای خوبی برای مدیریت زمان در دیگر شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس‌بوک و … باشد. تلاش کنید زمان محدود و مشخصی را در شبکه‌های اجتماعی بگذرانید تا زمانتان را هدر ندهید.

شبکه‌های اجتماعی می‌توانند زمینه‌ساز بی‌خوابی و اختلال خواب شوند.

همان‌گونه که گفتم اگر زمان کار کردن با شبکه‌های اجتماعی مدیریت و محدود نشود کارهای روزانه به درستی انجام نمی‌شوند. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های انسان در شبانه‌روز، خوابیدن است. خوابیدن یکی از نیازهای جسمانی و روانی انسان است که اگر به درستی برآورده نشود فرد به بیماری‌های جسمانی و اختلالات روانی دچار می‌گردد. یکی از مشکلات کار کردن بیش از اندازه با شبکه‌های اجتماعی این است که کاربران هر شب زمان طولانی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند. بر هم خوردن ساعت خواب باعث بی‌خوابی و اختلال خواب می‌شود. بسیاری از کسانی که به خاطر بی‌خوابی پیش روان‌شناس می‌روند پس از بررسی مشخص می‌شود زمان طولانی را در شب با شبکه‌های اجتماعی کار می‌کنند. پیشنهاد می‌کنم در ساعات پایان شب و در رختخواب از رفتن به شبکه‌های اجتماعی پرهیز کنید. اگر دچار بی‌خوابی هستید راهکارهایی برای راحت خوابیدن را بخوانید.

شبکه‌های اجتماعی به روابط میان‌فردی، خانوادگی و اجتماعی آسیب می‌زنند.

کسانی که بیش از اندازه وقتشان را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند دچار گوشه‌گیری می‌شوند. چنین کسانی در روابط میان‌فردی دچار مشکل خواهند شد. شاید شما هم با کسانی روبه‌رو شده باشید که حتی وقت اندکی را با پدر و مادر، همسر و یا فرزندانشان نمی‌گذرانند و غرق کار کردن با شبکه‌های اجتماعی هستند. شبکه‌های اجتماعی با هدف نزدیک‌تر شدن انسان‌ها به هم ساخته شده‌اند. اگر از شبکه‌های اجتماعی به درستی بهره گرفته نشود انسان‌ها را از هم دور و روابط را تیره می‌کند. انسان موجودی اجتماعی است و به تعامل و کنش با دیگر انسان‌ها نیاز دارد. به یاد بسپارید نخست باید روابطمان را با کسانی که پیرامونمان هستند پایدار و استوار کنیم و سپس به دنبال ارتباط با دیگران در شبکه‌های اجتماعی باشیم. پس می‌توانیم با بهره‌گیری درست از شبکه‌های اجتماعی، خانواده و دوستانی شاد و مهربان را در کنارمان داشته باشیم.

شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به حریم خصوصی افراد آسیب بزند و باعث عدم امنیت می‌شود.

ما با پیوستن به هر شبکه‌ی اجتماعی، به دریافت و فرستادن داده‌ها می‌پردازیم. این داده‌ها می‌تواند عکس، فیلم، نوشته یا دیگر چیزهایی باشد که درباره‌ی ماست. کسانی که آگاهی درستی از حریم خصوصی ندارند بیش از دیگران در خطر زیان‌های شبکه‌های اجتماعی هستند. برای نمونه به شبکه‌ی اجتماعی فوراسکوئر نگاهی بیاندازیم. این شبکه‌ی اجتماعی برای مشخص کردن جا‌هایی است که ما به آن‌ها می‌رویم یا هم‌اکنون در آن هستیم.

مولفه های سواد رسانه ای چیست؟

مولفه های سواد رسانه ای چیست؟ – سواد رسانه‌ای در نسبت با رسانه‌های گوناگون همچون رسانه‌های مجازی، رادیو ، تلویزیون، مطبوعات و .. چگونه است؟

گفت‌وگو با دکتر امیررضا سپنجی مولفه های سواد رسانه ای چیست؟ سواد رسانه‌ای در نسبت با رسانه‌های گوناگون همچون رسانه‌های مجازی، رادیو ، تلویزیون، مطبوعات و .. چگونه است؟ تعلیم و تربیت و نهاد آموزش ، چه نقشی می‌تواند در سواد رسانه‌ای داشته باشد؟ ضرورت و اهمیت سواد رسانه‌ای برای کدام گروه بیشتر احساس می‌شود؟ […]

گفت‌وگو با دکتر امیررضا سپنجی

مولفه های سواد رسانه ای چیست؟

سواد رسانه‌ای در نسبت با رسانه‌های گوناگون همچون رسانه‌های مجازی، رادیو ، تلویزیون، مطبوعات و .. چگونه است؟

تعلیم و تربیت و نهاد آموزش ، چه نقشی می‌تواند در سواد رسانه‌ای داشته باشد؟

ضرورت و اهمیت سواد رسانه‌ای برای کدام گروه بیشتر احساس می‌شود؟

مواجهه‌ی معطوف به هدف با رسانه‌ها از جمله علل ارتقای سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبان رسانه می‌باشد که از یک طرف می‌تواند منجر به ایجاد ارتباط دوسویه و مشارکتی با رسانه‌ها شود و از طرف دیگر می‌تواند ساختارهای مردم‌سالارانه‌ی جامعه را در راستای انتقاد و مشارکت فعالانه در حوزه‌ی رسانه در بین شهروندان تقویت کند. بنابراین آنچه در «سواد رسانه‌ای» مطرح است، آموزش مهارت‌های ضروری برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانه‌ها و در عین حال به وجود آمدن نگاهی دقیق، نقاد و تحلیلی به پیام‌های رسانه‌ای در مخاطبان می‌باشد.

سواد رسانه‌ای در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یک‌دیگر تفکیک و شناسایی کرد. این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها این امکان را بدهد که از حالت انفعالی و مصرفی صرف خارج شده و به معادله‌ی متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره‌ی رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شد.

دکتر امیررضا سپنجی، مدرس دانشگاه در رشته‌ی ارتباطات و دارای تألیف‌های متعددی در این زمینه‌ هستند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به کتاب «سیاست‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات در ۸ کشور فرا صنعتی» و ترجمه‌ی کتاب‌هایی همچون (The Media Student’s Book) و (Critical Readings: Media & Audiences) اشاره نمود. در ذیل مصاحبه‌ با ایشان را می‌خوانیم.

اصطلاح «سواد رسانه‌ای» تبیین کننده‌ی چه مفهومی است؟

برای سواد رسانه‌ای دو واژه‌ی (Media Education) و (Media Literacy) داریم که به سواد رسانه‌ای ترجمه شده است. البته محققان مختلف دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به این واژه دارند. بعضی Media Education را تعلیم و تربیت با استفاده از رسانه می‌دانند که به همان آموزش، وسائل کمک آموزشی و نظایر آن‌ها بر می‌گردد. ولی وقتی با رسانه‌ها و محتوای آن‌ها مواجه می‌شویم، چگونگی برخورد با آن‌ها، بپذیریم، نپذیریم، رد کنیم یا نسبت به آن انتقاد داشته باشیم بیشتر زیر مجموعه‌ی Media Literacy می‌آید.

اگر بخواهیم مرزی برای آن‌ها تعیین کنیم، سواد رسانه‌ای همان Media Literacy است و استفاده از رسانه‌ها در حوزه‌ی تعلیم و تربیت چه در سطح دبستان، چه در سطح دبیرستان و چه در سطح دانشگاهی Media Education می‌شود. اما اینکه تبیین کننده چه مفهومی است؟ دانش ارتباطات یک میان رشته است. بخش‌هایی از جامعه‌شناسی، رفتارشناسی و حتی دانش الکترونیک در آن تأثیرگذار هستند. تمامی این بخش‌ها می‌آیند و زیر مجموعه‌ی ارتباطات قرار می‌گیرند. اگر بگوییم دانش ارتباطات Communication یا Media studies متولی مفهوم سواد رسانه‌ای است، پس سواد رسانه‌ای هم از همه‌ی این علوم بهره می‌برد و تمام مفاهیمی که بر شمردیم تبیین کننده‌ی مفهوم سواد رسانه‌ای می‌شوند.

کسی که می‌خواهد در این حوزه مسلط باشد باید در دوره‌های آموزشی، تک تک آن‌ها را فرا گیرد. البته بستگی دارد. اگر بخواهیم بر اساس رسانه‌های مکتوب باشد باید جامعه‌شناسی مطبوعات، آموزش داده شود؛ راجع به رسانه‌های الکترونیک چون رادیو و تلویزیون، باید جامعه‌شناسی رادیو و جامعه‌شناسی تلویزیون، بحث کازنو را مطرح کرد. اگر به سراغ رسانه‌های مدرن بخواهیم برویم یعنی new mediها یا ICTها، خوب باید جامعه‌شناسی اینترنت، جامعه‌شناسی مالتی مدیا، Web1، Web2، Web3 و … گفته شود. این مفاهیم به نوعی تبیین کننده‌ی اصطلاح سواد رسانه‌ای هستند.

آیا سواد رسانه‌ای به عنوان یک رشته در کشوری تدریس می‌شود؟

چیزی که بنده در مطالعات خود به آن دست یافته‌ام این است که از سال ۱۹۲۹م. راجع به آن در دنیا، تحقیق و پژوهش انجام می‌پذیرد. ولی اینکه یک رشته‌ی دانشگاهی باشد، خیر. انگلستان، کانادا و آمریکا اولین کشورهایی هستند که در حوزه‌ی سواد رسانه‌ای فعالیت می‌کنند. در حالی که در این سال‌ها، آی.سی.تی، اینترنت و وب نبوده است و پدیده‌های مدرن هستند. تنها رادیو است که رواج دارد و آن‌ها می‌آیند بچه‌ها را تربیت می‌کنند که چه طور از محتوای رادیویی استفاده‌ی درست کنند. این مباحث هم از دبستان آموزش داده می‌شود. حتی باید از یک نوزاد، کم‌کم آموزش سواد رسانه‌ای را شروع کرد تا انسانی که زندگی‌اش رو به پایان است. چون بالاخره همه‌ی آن‌ها با رسانه به نوعی درگیر هستند و با آن سروکار دارند.

با توجه به تغییر اساسی مفهوم «مخاطب» در حوزه‌ی رسانه‌های تعاملی آیا باز هم برای کاهش اثرات نقش انفعالی مخاطبان در رسانه‌های توده‌ای می‌توان از سواد رسانه‌ای برای افزایش توان‌مندی مخاطب در دریافت پیام رسانه‌ای در حیطه‌ی رسانه‌های جدید بهره برد؟

بله؛ همین ‌طور است.

به نظر شما چرا این اتفاق رخ داده است؛ در حالی که جامعه‌ی ما هنوز یک جامعه‌ی روزنامه خوان به معنای واقعی کلمه نیست ولی نسبت به رسانه‌های دیجیتال اقبال زیادی نشان می‌دهد؟

نکته این است که فضای مطبوعاتی ما خیلی پویا نیست. در مورد مخاطب هم این فضا بی‌تأثیر نخواهد بود و فضای حاکم، او را به یک مخاطب منفعل تبدیل کرده است. چرا اقبال به رسانه‌های مدرن و فرا مدرن مثل اینترنت، وب و امثال آن بالا رفته است؟ به دلیل اینکه مخاطب احساس آزادی بیشتری می‌کند. مطبوعات ما پویا نیستند. پس مخاطب هم متقابلاً پویا نخواهد بود. ولی برای اینترنت این اتفاق نمی‌افتد. حتی اگر در این فضاها محدودیت هم ایجاد شود و صفحات بسته شوند برای مخاطب کاری ندارد که در عرض ۳۰ ثانیه یا نهایت یک ربع، آن را بشکند.

پس این نشانگر آزادی مخاطب در مقابل محتوای اینترنت است. به همین خاطر جذابیت اینترنت و وب در جامعه ما بسیار بالاست. گفته می‌شود اطلاعات بیش از حد، بدتر از سانسور است. ولی در سواد رسانه‌ای این جمله بی‌معناست. اگر فرد سواد رسانه‌ای داشته باشد می‌داند باید دنبال کدام اطلاعات بگردد. این سواد رسانه‌ای است که به کمک فرد می‌آید و او را در انتخاب اطلاعات مورد نیاز، یاری می‌دهد.

در مجموع سواد رسانه‌ای به کمک توان‌مندی مخاطبان می‌آید و آنها را در این فضای ارتباطی مجهز می‌سازد و آن‌ها را از مخاطبان منفعل، به مخاطبان هوشمند تبدیل می‌کند. به طور حتم کسی که از سواد رسانه‌ای بهره‌مند است مخاطب بسیار فعال‌تری است که سوق پیدا می‌کند به سمت مخاطب هوشمند. چون تفکر انتقادی را آموخته است. وقتی که می‌تواند به صورت انتقادی و منتقدانه محتوای مطبوعات را نقد کند، تحلیل کند دیگر مخاطب منفعلی نیست و این از کانال سواد رسانه‌ای اتفاق می‌افتد. هنگامی که توان‌مندی مخاطب بالا برود می‌تواند یک شهروند توان‌مند شود. مخاطب توان‌مند می‌تواند فعالیت‌هایی انجام دهد که در عمل به صورت انتقاد به جامعه‌ی خود کمک کند، چه در فضای رسانه‌ای و چه در فضای واقعی.

آیا منظور این است که حتی این مخاطب رسانه‌های جدید می‌تواند نقش مؤثری داشته باشد و مخاطب را از حالت انفعالی در برابر رسانه‌های قدیمی‌تر خارج کند؟

اصلاً در آورده است. شما دیگر User دارید و Audiance ندارید. User کسی است که می‌تواند به طور آنلاین بازخورد بدهد. تا چند دهه‌ی قبل، رسانه‌ها از نظر کمّی بسیار محدود بودند و به یکی دو کانال تلویزیونی و رادیویی محدود می‌شدند. اما در دنیای امروز ما با میلیون‌ها سایت سروکار داریم که در برابر این میلیون‌ها سایت مخاطب حق انتخاب فراوانی خواهد داشت و نیز به خاطر فضای حاکم بر این سایت‌ها، بازخوردها خیلی سریعتر به دست خواهد آمد.

چقدر از رسانه باید استفاده کرد؟ چگونه از آن باید بهره برد؟ از محتوای آن چگونه باید لذت برد، همه از مؤلفه‌های سواد رسانه‌ای است. بیشترین نیاز، برای خانواده‌ها احساس می‌شود. چون به نوعی اختیار و کنترل کودک را در دست دارند.

به عنوان نمونه در برابر روزنامه‌های الکترونیکی هم مخاطب، فعال‌تر خواهد بود؟

بله؛ هر محتوایی که در وب می‌آید؛ تصویر باشد یا متن، همین طور خواهد بود. یعنی مخاطب آن فعال‌تر و پویاتر است. البته این را هم اضافه کنم سواد رسانه‌ای فقط سویه‌ی مخاطب را نمی‌بیند. سویه‌ی ارتباط‌گر را هم در نظر می‌گیرد. خیلی وقت‌ها آقای معتمدنژاد به این اشاره می‌کنند که خود ارتباط‌گر هم باید ظرفیت استفاده از آزادی و فضای آزاد را داشته باشد. ضرر استفاده‌ی نابه‌جا از آن‌ها به خود رسانه‌ها هم می‌رسد. به قول وی، آزادی نسبی و حتی محدود بهتر از این است که آزادی مطلق و بسیار کوتاه از نظر زمانی باشد. وقتی از نظر زمانی، زمان بیشتری در اختیار رسانه باشد، تمرین دموکراسی، آزادی مطبوعات بیشتر انجام خواهد شد و حرفه‌ای‌تر پیش خواهد رفت.

ضرورت و اهمیت سواد رسانه‌ای برای کدام گروه بیشتر احساس می‌شود؛ مدیران و مسئولان تصمیم‌گیر، مدرسین و اساتید، خانواده‌ها، خود مخاطبان این رسانه‌ها؟

چون مردم‌نگارانه به آن نگاه می‌کنم، معتقدم از خانواده باید شروع شود. زیرا محصولات خروجی خانواده، اساتید و سیاست‌گذاران خواهند بود. البته این را هم در یک بازه‌ی زمانی ۱۰ الی ۱۵سال می‌توان انتظار داشت. اما اگر بخواهیم بگوییم چه کسانی نیاز دارند؟ جواب آن، همه خواهد بود. همه نیاز دارند. از یک نوزاد که اشتباهاً جلوی تلویزیون قرار می‌گیرد تا تام و جری ببیند و سرگرم شود تا آدم ۷۰ ساله‌ای که برای گذران وقت، تلویزیون نگاه می‌کند.

چقدر از رسانه باید استفاده کرد؟ چگونه از آن باید بهره برد؟ از محتوای آن چگونه باید لذت برد، همه از مؤلفه‌های سواد رسانه‌ای است. اما گفتم بیشترین نیاز، برای خانواده‌ها احساس می‌شود. چون به نوعی اختیار و کنترل کودک را هم در دست دارند. بعد از آن مدرسه است. برای آموزش سواد رسانه‌ای باید یک پایگاه سواد رسانه‌ای داشته باشیم. معلمان مدارس، مدیران از دبستان تا دانشگاه باید آن را بیاموزند. تمامی نهادهای جامعه باید درگیرش باشند؛ اول خانواده و بعد آموزش و پرورش.

پس می‌توان گفت این یک فراگرد زنجیره‌وار است؟

بله؛ تمامی نهادهای صنفی و آموزشی جامعه باید در این امر دخیل باشند. حتی یک وقت ممکن است مساجد باشند.

وضعیت سواد رسانه‌ای، در مورد رسانه‌های دیجیتال در ایران چگونه است؟

معتقدم مخاطب ما، مخاطب فعال و هوشمندی شده است. به دلیل اینکه کسانی که از اینترنت استفاده می‌کنند، با محتواهای متفاوتی درگیر هستند و تحلیل بنده از مشاهده‌ی میدانی این است که وضعیت ما در رسانه‌های دیجیتال بهتر است نسبت به مطبوعات، رادیو و تلویزیون. در عرصه‌ی رسانه‌های دیجیتال، این نیاز شاید (سواد رسانه‌ای) کم‌تر احساس شود.

بیشتر مخاطبان این رسانه‌های مدرن، افراد فرهیخته‌تر جامعه هستند که مثلاً دبیرستان را تمام کرده‌اند و وارد دانشگاه شده‌اند و تحصیلات عالیه دارند. به همین دلیل معتقدم وضعیت سواد رسانه‌ای بر کنیم و آن را به مرحله‌ی اجرا در آوریم. اگر هرکس ساز خود را بزند، می‌شود وضعیت حال حاضر ما، یک ارکستر ناهمگون.

نحوه‌ی مواجهه‌ی ما با رسانه‌های جدید همچون اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

منفعلانه.

در حوزه‌ی اینترنت هم همین طور است؟

در اینترنت هم بله، همین طور است. به این دلیل که ما آینده نگری نداریم. به قول آقای زارعی، کسی که در این حوزه‌ها کار کرده است؛ هر جا که می‌بینیم دچار ضعف هستیم برنامه‌ریزی می‌کنیم و خود را به سطح معقولی در جهان می‌رسانیم ولی بعد از آن تازه متوجه می‌شویم که یک عرصه‌ی جدید و تازه در دنیا ایجاد شده است که ما از آن هیچ سوادی نداریم. یک دوره دیدیم، دنیا روی انیمیشن در حال کار است. آمدیم سروش رسانه را تأسیس کردیم و بخش‌های خصوصی آمدند و انیمیشن‌های خوبی هم ساختند. بعد دیدیم نه دنیا دیگر به انیمیشن توجهی ندارد، رفته به سراغ بازی‌های رایانه‌ای. شروع به کار در این حوزه می‌کنیم، می‌بینیم کنسول‌ها آمدند.

ما بازی رایانه‌ای تولید کردیم اما برای Xbox، PS2، PSP یا حتی PS1 چه چیزی داریم؟ این‌ها نکات مهمی است. اینجا دیگر نقش علم و دانشمندان و اندیشمندان ماست که برجسته می‌شود.

رسانه‌های عمومی‌تر همچون صداوسیما، تا چه حد می‌توانند در مواجهه با رسانه‌های جدید به جامعه کمک کنند؟

اگر مخاطب داشته باشند، بله. ولی در ماه مبارک رمضان، این سریال‌هاست که مخاطب را پای تلویزیون می‌نشاند. خیلی نمی‌پذیرم که رادیو و تلویزیون ما مخاطب داشته باشد. بله، می‌تواند کمک کند ولی مسئله این است که ما دچار بحران مخاطب هستیم. صداوسیمای ما فقط مخاطب گذری دارد؛ مردم در ماشین به رادیو گوش می‌کنند و تلویزیون هم به خاطر جامع الاطراف بودنش، مخاطب خود را از دست داده است.

البته فکر می‌کنم شبکه‌ی نمایش و شبکه‌ی سه به خاطر فیلم و فوتبال، نسبت به دیگر شبکه‌ها مخاطب بیشتری داشته باشد.

بله؛ ولی به هر حال ما به مخاطب دائم نیاز داریم. این ارتباط به دلیل اینکه فوتبال یک ساعت و نیم است زود به پایان می‌رسد. اگر بر این بحران مخاطب فائق بیاییم و موفق شویم مخاطبان خود را جذب کنیم و نگه داریم، می‌توانیم با ایده‌های مختلف، از طریق صداوسیما کمک کنیم. به عنوان مثال این تبلیغات کوتاه بنیاد می‌تواند خیلی مؤثرتر نسبت به یک ساعت سخنرانی پیرامون همان موضوع باشد.

وضعیت سواد رسانه‌ای ایران را در مقایسه با کشورهای منطقه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باید پژوهش و کار تطبیقی انجام داد. بنده چنین پژوهشی انجام نداده‌ام. ولی در مجموع خیلی اسف انگیز نیست. بحران مخاطبی که رادیو و تلویزیون ما با آن مواجه است به خاطر نبود سواد رسانه‌ای است. اگر ما با او صادق نباشیم، مخاطب متوجه می‌شود. ولی در کل، وضعیت خیلی بد نیست. باید تحلیل کرد.

هر چقدر دسترسی به رسانه‌های آزاد بیشتر باشد، تنوع و تکثر رسانه‌ای در یک جامعه بالاتر باشد، به مرور سواد رسانه‌ای مخاطب ارتقا می‌یابد. به عنوان مثال این موضوع در افغانستان در حال رخ دادن است. ما ملتی هوشمند هستیم و واکنش‌ها را هم می‌توانیم پیش‌بینی کنیم و هم تغییر دهیم. ولی به هر حال علاوه بر رسانه‌های دولتی ما باید رسانه‌های خصوصی خود را فعال کنیم تا در این سیاست‌گذاری به کمک ما بیایند. بحران مخاطب در صداوسیمای ما عارضه‌ی همین دولتی بودن است.

پیشنهادهای مشخص شما برای ارتقای سواد رسانه‌ای در حوزه‌ی رسانه‌های جدید در ایران چیست؟

پیشنهاد بنده، همکاری بین بخشی است. یعنی آموزش و پرورش، نهادهای صنفی و مدنی، مساجد، ارشاد، صداوسیما همه باید درگیر شوند تا با یک سیاست‌گذاری واحد جلو برویم. اگر در سمت و سوها، یک نظر داشته باشیم به هدف نزدیک‌تر خواهیم شد. اهداف باید یکی باشد. والدین را آگاه‌تر کنیم. پدر و مادرها برای بچه‌ها بیشتر وقت بگذارند. اینکه بچه فقط با بازی‌های رایانه‌ای سرگرم شود، معقول نیست. آن بچه را دچار مشکل می‌سازد که پس فردا متعاقب آن، خانواده و جامعه دچار بحران می‌شود.

فکر می‌کنم والدین ما هم کم حوصله شدند و ترجیح می‌دهند کودک با رسانه‌ها سرگرم باشد تا مدام از آن‌ها سؤال کند.

همکاری بین نهادی برای همین است. در این جا محیط زیست هم درگیر می‌شود که مثلاً کم حوصلگی مربوط به آلودگی هوا و دودزا بودن ماشین‌هاست و در این جا مشاهده می‌کنیم که خود به خود نیروی انتظامی هم درگیر می‌شود. یک فرآیند سیستماتیک است. (Subsystem)ها وقتی دچار مشکل می‌شوند، سیستم را به کل دچار مشکل می‌سازند.

معرفی چند کتاب

معرفی استاد محبعلی قنبری از زبان خودش :...
ما را در سایت معرفی استاد محبعلی قنبری از زبان خودش : دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : boueinimt بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 13:27